
در روزهای اخیر، اخبار و شنیدههای متعددی از محافل ورزشی کشور درباره آینده مدیریتی باشگاه استقلال منتشر شده است.
در روزهای اخیر، اخبار و شنیدههای متعددی از محافل ورزشی کشور درباره آینده مدیریتی باشگاه استقلال منتشر شده است.
به گزارش صبح فوتبالی :
خبرگزاری دانشجو، در روزهای اخیر، اخبار و شنیدههای متعددی از محافل ورزشی کشور درباره آینده مدیریتی باشگاه استقلال منتشر شده است؛ اخباری که از تلاشها و رایزنیهای علی تاجرنیا برای تأثیرگذاری بر روند انتخاب مدیرعامل بعدی این باشگاه حکایت دارد. تاجرنیا که در ماههای اخیر جایگاه خود را نزد مدیران ارشد هلدینگ خلیج فارس از دست داده، بهگفته منابع نزدیک به باشگاه، در تکاپوست تا با گماردن یکی از نزدیکترین چهرههای خود در رأس ساختار اجرایی استقلال، همچنان نفوذ پشتپردهاش را در قالب «مدیریت در سایه» حفظ کند.
شنیده میشود گزینه مدنظر تاجرنیا برای جانشینیاش، مجید رجبکردی است؛ فردی که از حوزه نظام پزشکی وارد باشگاه استقلال شده و فاقد هرگونه سابقه مدیریتی در عرصه ورزش است. چنین انتخابی، به باور بسیاری از کارشناسان و ناظران، میتواند تبعاتی سنگین برای آینده استقلال در پی داشته باشد؛ چرا که سپردن یکی از مهمترین جایگاههای مدیریتی فوتبال کشور به فردی غیرورزشی، بدون تجربه در مدیریت تیمهای بزرگ و ناآگاه از جایگاه اجتماعی استقلال، میتواند روند تصمیمگیری و سیاستگذاری در این باشگاه را بهشدت مختل کند.
بر اساس شنیدهها، تغییرات گستردهای در ترکیب هیأت مدیره استقلال نیز در شرف وقوع است؛ از احتمال جدایی فریده شجاعی و حضور محمدرضا نجفی در هیأت مدیره گرفته تا خروج احتمالی علی نظری جویباری و محمدرضا بابایی. چنین تغییراتی اگرچه در ظاهر نشانهای از نوسازی و بازنگری مدیریتی است، اما در باطن میتواند نشانهای از یک جدال پنهان برای حفظ نفوذ و قدرت در ساختار تصمیمگیری باشگاه باشد. در این میان، زمزمههایی نیز به گوش میرسد که برخی از افراد نزدیک به تاجرنیا تلاش دارند جای خالی مدیران فعلی را پر کنند تا حلقه نفوذ او همچنان پابرجا بماند.
مدیریت در باشگاهی با وسعت، حساسیت و پیشینه استقلال، مستلزم شناخت عمیق از ساختار فوتبال، مناسبات رسانهای و روابط پیچیده اقتصادی در حوزه ورزش حرفهای است. مدیری که از بیرون این فضا وارد شود و فاقد درک واقعی از جایگاه اجتماعی و فرهنگی استقلال باشد، نمیتواند مسیر درستی برای آینده آن ترسیم کند. بیاطلاعی از بافت هواداری و فضای روانی پیرامون باشگاه، تصمیمات او را ناگزیر به سمت واکنشهای نادرست، رفتارهای محافظهکارانه و وابستگی به مشاوران غیررسمی سوق خواهد داد؛ وضعیتی که استقلال را بیش از گذشته در معرض بیثباتی و تشتت قرار میدهد.
در کنار این مسئله، نباید از بحران مالی بهجامانده از دوره مدیریتی تاجرنیا غافل شد. حجم بالای تعهدات مالی و بدهیهای سنگین باشگاه، مدیرعامل آینده را با چالشی عظیم روبهرو میکند؛ چالشی که عبور از آن تنها با مدیری کارآزموده، متخصص در حوزه اقتصاد ورزش و آشنا با ساختار مالی فوتبال ایران ممکن است. انتخاب مدیری فاقد چنین توانمندیهایی، نهتنها راهحلی برای برونرفت از وضعیت فعلی نخواهد بود، بلکه میتواند آغازگر بحرانی تازه و دامنهدار باشد.
اگر شنیدهها درباره تلاش تاجرنیا برای تحمیل گزینه مدنظر خود بر هیأت مدیره صحت داشته باشد، استقلال در آستانه تصمیمی سرنوشتساز قرار گرفته است. تداوم نفوذ در سایه، انتصابهای غیرکارشناسی و نگاه رفاقتی به مدیریت باشگاه، میتواند استقلال را از مسیر حرفهایگری دور کرده و آن را بار دیگر به صحنه کشمکشهای درونی و ناکارآمدی مدیریتی بدل سازد.
باشگاه استقلال امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیری متخصص، آشنا با مناسبات فوتبال و مستقل از جریانهای قدرت است. هرگونه تصمیمگیری مبتنی بر روابط شخصی یا اهداف غیرورزشی، نهتنها اعتماد عمومی هواداران را تضعیف خواهد کرد، بلکه میتواند این باشگاه پرافتخار را در سراشیبی خطرناکی قرار دهد؛ سراشیبیای که انتهای آن چیزی جز بیثباتی، بیاعتمادی و فروپاشی مدیریتی نخواهد بود.