
این روزها نام بابک زنجانی دوباره به تیتر یک رسانهها بازگشته است؛ از ادعاهای جنجالی درباره فساد در بانک مرکزی و ماجرای واردات یک تُن طلا گرفته تا تاکسیهای نسل جدید. حالا، اما با طرح موضوع خرید باشگاه پرسپولیس، آقای میلیاردر و هلدینگ داتوان بار دیگر در مرکز توجه و حاشیه قرار گرفتهاند.
این روزها نام بابک زنجانی دوباره به تیتر یک رسانهها بازگشته است؛ از ادعاهای جنجالی درباره فساد در بانک مرکزی و ماجرای واردات یک تُن طلا گرفته تا تاکسیهای نسل جدید. حالا، اما با طرح موضوع خرید باشگاه پرسپولیس، آقای میلیاردر و هلدینگ داتوان بار دیگر در مرکز توجه و حاشیه قرار گرفتهاند.
به گزارش صبح فوتبالی :
بر اساس شنیدهها، او با پیشنهادی حدود ۲۵۰ میلیون دلار مدعی خرید نزدیک به پنج درصد از سهام پرسپولیس شده است؛ ادعایی که بسیاری آن را صرفاً ابزاری برای فشار به مسئولان و دیدهشدن در رسانهها میدانند. چراکه تجربه نشان داده در فرآیند واگذاری استقلال و پرسپولیس، نخستین شرط بررسی «اهلیت خریدار» است و طبیعی است که سهام این دو باشگاه پرطرفدار هرگز به چهرههایی چون بابک زنجانی یا حسین هدایتی واگذار نخواهد شد.
این اولین بار نیست که زنجانی به سراغ پرسپولیس میآید. او ۱۲ سال پیش نیز با پیشنهاد ۲۰۰ میلیارد تومانی خواهان خرید کامل سهام این باشگاه شده بود، اما همان زمان اهلیت او رد شد و بعدها نیز با پروندههای اقتصادی راهی زندان گردید.
اکنون نیز شرایط تغییر نکرده است؛ دعوی حقوقی سنگین زنجانی با بانک مرکزی و محدودیتهای قضایی مانع از هرگونه فعالیت گسترده او در اقتصاد کشور شده است، چه برسد به مالکیت «ویترین گرانبهایی» چون پرسپولیس با میلیونها هوادار.
زنجانی، همانند حسین هدایتی، بیش از آنکه یک سرمایهگذار ورزشی باشد، یک «شومن اقتصادی» است که خوب میداند هرگز مالک پرسپولیس نخواهد شد. اما مشابه همتایان خارجی خود – از ترامپ گرفته تا ایلان ماسک – علاقه دارد با خبرسازی، در صدر تیتر رسانهها قرار گیرد و موج خبری ایجاد کند.
واقعیت این است که خصوصیسازی واقعی در ایران وجود ندارد و در نهایت این حاکمیت است که پشت پرده، مدیریت شرکتهای به ظاهر خصوصی – حتی هلدینگهایی چون خلیج فارس – را در دست دارد. بنابراین شانس زنجانی برای ورود به پرسپولیس عملاً صفر است.
با این حال، همین شایعه نیز برای او بیثمر نبوده است. انتشار این خبر باعث شد هواداران پرسپولیس به صفحه اینستاگرامش هجوم آورده و از او بخواهند برای رقابت با هلدینگ خلیج فارس و استقلال، پرسپولیس را بخرد. همین واکنشها در عمل برای زنجانی نقش «تیک آبی» و اعتبار تبلیغاتی در سطح بینالمللی را ایفا کرد.
اما واقعیت اینجاست: حتی اگر زنجانی موفق به خرید سهام پرسپولیس هم بشود – که نخواهد شد – توانایی رقابت با غولهایی همچون هلدینگ خلیج فارس را نخواهد داشت. در نتیجه، مالکیت پرسپولیس برای او چیزی جز یک رویای دستنیافتنی باقی نخواهد ماند.