
دنیل لوی، به خاطر تعطیلات به همراه خانوادهاش در آمریکا این بازی را از دست داد. اگرچه مطمئناً از نتیجه پایانی خوشحال نخواهد بود، اما قطعاً از تماشای بازی تیم فرانک لذت میبرد.
به گزارش صبح فوتبالی :
طرفداری | قهرمان لیگ قهرمانان اروپا از مرگ بازگشت تا قلب تاتنهام را بشکند. پیاسجی میرود تا به این وضعیت عادت کند.
در حالی که این مطلب را مینویسم، بازیکنان آنها در مقابل هواداران شیفتهشان که مشعلها را روشن کردهاند، در حال رقص و شادی هستند. مناظر جشنشان مانند ماه مه در مونیخ نیست، وقتیکه اینتر میلان را خرد و خمیر کردند، اما هنوز هم حسابی خوش میگذرانند.
مانند قهرمانی اروپا، این برای اولین بار است که آنها قهرمان سوپرکاپ اروپا شدهاند و جالب اینجاست که تنها یک هفته است تمرینهای خود را شروع کردهاند!
در واقع با توجه به نمایششان کاملاً مشخص بود باز خواهند گشت. تیم لوئیس انریکه کمتر از ده دقیقه به پایان بازی، کاملاً شکستخورده به نظر میرسید. آنها دو بر صفر عقب بودند و تاتنهام دفاع مطمئن و مستحکمی در برابر آنها ایجاد کرده بود.
اما هیچوقت نمیتوان قهرمان را تا پایان کار دستکم گرفت. آنها بازگشتند، وقتی لی کانگ-این گل اول را زد، احساس میشد تاتنهام فرو خواهد پاشید و همینطور هم شد.
ضربات پنالتی بیشتر به شانس بستگی دارد، اما جنبه مهم دیگر، مقابله و کنار آمدن و کنترل با فشار و هیجان در اینگونه شرایط است و پیاسجی در نهایت بهتر از تاتنهام از پس آن برآمد و لقمه سوپرکاپ را از حلقوم تیم لندنی بیرون کشید.
گلهایی از روی ضربات ایستگاهی از مدافعان میانی، پرتابهای بلند، حملههای هوایی و مقاومت دفاعی تقریباً قهرمانان اروپا را خلع سلاح کرد.
انقلاب توماس فرانک در تاتنهام آغاز شده است. سبک فوتبال او تقریباً هیچ شباهتی به چیزی که زیر نظر آنژ پوستکوعلو میدیدیم ندارد، اما هیجان و دراماهایش تفاوتی نکرده است.
تاتنهام با گلهای میکی فن د فن و کریستین رومرو دو بر صفر جلو افتاد و به نظر میرسید آنها بهراحتی به یک جام پر پرستیژ دیگر دست خواهند یافت، اما پاریسنژرمن ریتم گرفت، مبارزه کرد و بازی را به تساوی کشاند تا فینال سوپرجام اروپا را به ضربات پنالتی بکشاند.
ویتینیا ضربه پنالتی خود را از دست داد و اسپرز دوباره ۲-۰ پیش افتاد، اما ضربه فن د فن مهار شد و ماتیس تل توپ را به بیرون زد. نونو مندس ضربه پنالتی پایانی را به گل تبدیل کرد و جام باز هم به پاریس رفت، نه لندن.
با وجود این، توماس فرانک در طول ۹۰ دقیقه خود را به هواداران تاتنهام تحمیل کرد. این سبک کار مرد دانمارکی است؛ راهبردی برای خنثی کردن نقاط قوت حریف و تیمی سرشار از تهاجم.
رئیس جدید او، دنیل لوی، به خاطر تعطیلات به همراه خانوادهاش در آمریکا این بازی را از دست داد. اگرچه مطمئناً از نتیجه پایانی خوشحال نخواهد بود، اما قطعاً از تماشای این بازی لذت میبرد.
احتمالاً فرانک به خاطر رهبری مثبت و توانایی در ایجاد روحیه تیمی قوی میتواند در محیط رقابتی تاتنهام و توقعات لوی دوام بیاورد. باید دید.
تاتنهام مالکیت زیادی روی توپ نداشت. پاسها روان نبود، حملات سیلآسا شکل نگرفت، اما نکته اینجاست: راههای مختلفی برای بازی کردن وجود دارد؛ روشهای متفاوتی برای رسیدن به جام هست!
آنها فقط سه دقیقه با اضافه کردن یک جام دیگر به افتخارشان در بیلبائو در ماه مه فاصله داشتند. اما از همین نمایش هم میتوان نکات مثبت زیادی برداشت کرد که در طول فصل آنها را یاری خواهد کرد و احتمالاً لوی و هواداران شکایتی نخواهند داشت؛ در تاتنهامی که گاه به خاطر وفاداری به فوتبال اصیل و تهاجمی مورد انتقاد و تمسخر قرار میگیرد.
فرانک به دو خرید جدید تابستانیاش، محمد کودوس و ژوائو پالینیا، برای اولین بار میدان داد و تیم را با سه مدافع مرکزی به زمین فرستاد. کاپیتان تازهمنصوبشده، رومرو، در میان فن د فن و کوین دانسو قرار گرفت.
کودوس و ریچارلیسون در خط حمله قرار داشتند و پاپه مطر سار در پشت سر آنها بهعنوان جلوترین هافبک نقشآفرینی میکرد.
همانطور که انتظار میرفت، از تیمی که شش هفته در حال آمادهسازی است در مقابل رقیبی که تازه از تعطیلات برگشته، تاتنهام شروع بهتری داشت.
پاریسیها که همین هفته پس از فینال جام جهانی باشگاهها که یک ماه پیش برگزار شد، تمرینات خود را آغاز کرده بودند، تغییر مهمی در ترکیب خود داشتند؛ بهجای جانلوئیجی دوناروما، لوکاس شوالیه درون دروازه قرار گرفت؛ دروازهبانی که بارها کابوس انگلیسیها بوده است.
گفته میشود دوناروما بهطور حتمی راهی درهای خروجی است و خروج از پاریس اجتنابناپذیر. جالب این است که منچسترسیتی به جذب او علاقه نشان داده است.
شوالیه، ۲۳ ساله، با مبلغ ۳۳ میلیون یورو از لیل خریداری شده و لوئیس انریکه که پیش از بازی از دوناروما بهشدت تمجید کرده بود، اعلام کرد این تغییر صرفاً یک تصمیم استراتژیک است. انریکه دروازهبانی را جذب کرده که هنگام بازی با پا کاملاً راحت است و میتواند در جریان بازی مشارکت کند، هرچند با توجه به گل دوم به نظر میرسد باید روی محافظت از دروازهاش هم تمرکز بیشتری داشته باشد.
تیم انریکه قطعاً در فرم ایدهآل فصل پیش نبود که چهار تیم لیگ برتر را مغلوب کرد و در مسیر اولین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، اینتر میلان را به آتش کشید.
اما آنها آنقدر کیفیت دارند که وقتی شروع به ردوبدل کردن پاسهای سریع کردند، درخشششان گریزنابذیر بود و همیشه با سرعت خیرهکننده و حضور چهار بازیکن کاملاً تهاجمی در ترکیب اصلی، روی ضدحملات خطرآفرین بودند.
خویچا کواراتسخلیا با چرخشی، ضربهاش را با فاصله کمی از کنار دروازه به بیرون زد و بردلی بارکولا در فضای پشت پدرو پورو بارها نفوذ کرد؛ فضایی که اغلب تیمها مقابل اسپرز سعی در استفاده از آن دارند. عثمان دمبله هم یک موقعیت را که بهشکل غیرمنتظرهای با دفع توپ فن د فن نصیبش شد، به بیرون زد.
اما خط دفاع پنجنفره فرانک محکم و مقاوم بود. یکی از نکات برجسته انتخاب اولیه او، جثه بزرگ و قدرت بدنی بالای بازیکنان تاتنهام بود که هنگام مراسم پیش از شروع مسابقه کاملاً به چشم میآمد.
با ویکاریو درون دروازه، سه مدافع مرکزی غولپیکر، دو هافبک دفاعی قدرتمند، جد اسپنس در نقش وینگبک چپ و ریچارلیسون در نوک حمله قرار داشتند. تیمی که قدرت بدنی بالایی داشت؛ وقتیکه کودوس وقتی با دویدن ویتینیا را واژگون کرد، این قدرت بدنی مشهود بود.
تاتنهام در ضربات ایستگاهی تهاجمی، فیزیکی و خطرناک بود؛ مسئلهای که مطمئناً سرمربی جدید را خوشحال خواهد کرد، چون از اصول محوری روش کاری او و نقطه تفاوتش با مربی قبلی است.
گل فن د فن کاملاً گلی به سبک برنتفورد فرانک بود؛ یک ضربه ایستگاهی بلند که ویکاریو به عمق زمین فرستاد و رومرو از نزدیکی خط کناری با ضربه سر توپ را به عرض دروازه برگرداند. پالینیا از مارکینیوش عبور کرد و شوتش را شوالیه با واکنش عالی به تیرک دروازه کوبید.
شوالیه مهار خوبی انجام داد، اما فن د فن سریعتر از همه به توپ برگشتی رسید و آن را با پای راست وارد دروازه خالی کرد. آمادگی فیزیکی بیشتر تاتنهام و قدرت هوایی این تیم کاملاً محسوس بود.
آنها در حالی در پایان نیمه اول جلو بودند که فقط ۳۵ درصد مالکیت توپ را داشتند و کودوس در وقتهای تلفشده نیمه اول نزدیک بود اختلاف را دو برابر کند؛ ضربه سرش پس از برتری در نبرد هوایی دانسو و ریچارلیسون به تیرک برخورد کرد.
درست بعد از آغاز نیمه دوم، رومرو با فراری برقآسا خودش را به ارسال ضربه ایستگاهی پورو در سمت مخالف دروازه رساند و گل دوم را زد. دروازهبان جدید پاری سن ژرمن کاملاً در این لحظه اشتباه کرد. با هر دو دست به توپ رسید و تلاش کرد تحت فشار سار آن را منحرف کند، اما توپ در گوشه دروازه خودش جا خوش کرد!
تاتنهام میتوانست گلهای بیشتری هم بزند. دانیو با ضربه سری محکم توپ را به بیرون دروازه کوبید و ۴۵۰۰ هوادار را فریب داد که فکر میکردند تیمشان به گل سوم دست یافته است.
مردان انریکه راهی نداشتند و در یکسوم پایانی بازی جان گرفتند. تیم فرانک مجبور شد در حالی که خسته شده بود به دفاع بپردازد و با تعویضها سعی در مختل کردن جریان بازی داشت.
بارکولا یک گل زد که آفساید اعلام شد و مدتی بعد لی کانگ-این، یار تعویضی پاریس، گل معرکهای زد.
با اضافه شدن شش دقیقه وقت تلفشده، پایان بازی پراسترس یادآور دقایق آخر فینال لیگ اروپا در برابر یونایتد بود.
اما این بار در مقابل قهرمانان اروپا، تاتنهام تاب نیاورد و در دقایق پایانی گل دوم تساویبخش را دریافت کرد؛ ارسال دمبله با ضربه سر گونسالو راموس وارد دروازه شد و این مسابقه هیجانانگیز به ضربات پنالتی کشیده شد.
شوالیه به شوالیهای قهرمانگونه تبدیل شد و پاریسنژرمن قهرمان اروپا موضع خود را بهعنوان تیم برتر اروپا تثبیت کرد. در حالیکه اسپرز با موفقیت عملیات خود را پیاده کرده بود و ناباورانه تا یک قدمی تصاحب سوپرجام پیش رفته بود، در پایان با شلیک نهایی مندس جان سپرد. باز هم سایه پاریس بر شانههای لندن سنگینی کرد.
صبح فوتبالی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید