
الهه حسیننژاد دختر خبرساز اسلامشهری، از سعادت آباد حرکت کرد و هیچگاه به منزل نرسید.
به گزارش صبح فوتبالی :
به نقل از تابناک: دختر ۲۴ ساله ساکن اسلامشهر، بهعنوان یکی از چهرههای خبرساز روزهای اخیر در فضای مجازی و رسانههای کشور مسیر ناگواری را از محل کار تا رسیدن به آخرین نقطه زندگی اش طی کرد.
الهه قربانی چه چیزی شد؟ در سالن زیباییای در سعادتآباد تهران بهعنوان ناخنکار فعالیت میکرد و هیچگاه نتوانست به خانه برسد تا از برادر معلولش مراقبت کند. مسیر او پر از علتها و معلول هایی بود که وی را به کام مرگ کشاند.
اعتماد به مسافرکش شخصی. تاکسی های غیرقانونی. و اگر بخواهی همین را علت نهایی بدانی و علیه اش مطلبی بنویسی، آن وقت معیشت بسیاری از رانندگان شریف این حوزه را هم به بن بست رساندهای؛ هرچند کارشان غیر قانونی است. و دهها و صدها علت دیگر که خود معلول علتهای دیگری هستند. چه بسا به انگیزه سرقت آیفونهای چند ده میلیون تومانی هم برسی که از سویی به چشم و هم چشمی ها و از سوی دیگر به وضعیت وخیم معیشت و ... برمی گردد.
الهه، دختر ۲۴ ساله اسلامشهری، ناخن کار سالن زیباییای در سعادتآباد تهران بود. او با مهارت در کار ناخنکاری و روحیه مهربانش، مشتریان زیادی داشت و همیشه با لبخند و انرژی مثبت، روزشان را زیباتر میکرد. زندگی سادهاش بین خانه و کار میگذشت، اما یک مسئولیت بزرگ روی دوشش بود: مراقبت از برادر معلولش.
عصر روز یکشنبه، ۴ خرداد ۱۴۰۴، الهه مثل همیشه محل کارش را ترک کرد تا به خانه برسد. با خانواده تماس گرفت و گفت: «به میدان نماز رسیدم، به زودی میرسم خانه.» اما این آخرین پیغامش بود. تلفنش خاموش شد و دیگر کسی از او خبری نداشت. خانواده نگران شدند و با اطلاع به پلیس، موجی از جستوجوها آغاز شد. دوستان، همکاران و حتی چهرههای شناختهشده فضای مجازی برای پیدا کردنش کمک کردند.
روز شوک
اما ۱۱ روز بعد، خبری هولناک همه را شوکه کرد: جسد الهه در حاشیه تهران پیدا شد. پزشکی قانونی تأیید کرد که او به قتل رسیده است. پلیس بعد از تلاشهای بیوقفه، قاتل را دستگیر کرد، اما دیگر دیر شده بود. الهه رفته بود و خانوادهاش در غمی بیپایان تنها مانده بودند.
چرا الهه قربانی شد؟
هنوز جزئیات کامل جنایت منتشر نشده، اما یک عامل نگرانکننده وجود دارد: الهه سوار خودروی غریبهها شد؟
در شهرهای بزرگی مثل تهران و اسلامشهر، بسیاری از مردم برای رفتوآمد از خودروهای شخصی غیرمجاز استفاده میکنند. این ماشینها نه شمارهشان در تاکسیرانی ثبت شده، نه رانندهشان شناسایی میشود و نه نظارتی روی آنها وجود دارد. هر روز هزاران زن و مرد، بیخبر از خطر، سوار این خودروها میشوند و بعضیوقتها، سرنوشتشان مثل الهه میشود.
حالا جسد او پیدا شده است. همه ناراحتند و بیش از ناراحتی، نگران. لطفا به فکر خانواده او و الهه های این شهر باشید.