
امیرحسین قیاسی با سبک گفتوگو محور و شوخیهای جسورانه، مرزهای برنامههای تلویزیونی ایران را جابهجا کرده و انتقاد چهرههای شاخص را برانگیخته است؛ نقدهایی که بیشتر ناشی از شکاف نسلی و نگرش متفاوت به واقعیتهای جامعه است.
امیرحسین قیاسی با سبک گفتوگو محور و شوخیهای جسورانه، مرزهای برنامههای تلویزیونی ایران را جابهجا کرده و انتقاد چهرههای شاخص را برانگیخته است؛ نقدهایی که بیشتر ناشی از شکاف نسلی و نگرش متفاوت به واقعیتهای جامعه است.
به گزارش صبح فوتبالی :
رویداد ۲۴|ظاهراً حواشی برنامه نیمه شب امیرحسین قیاسی تمامی ندارد. بعد از انتقادات مختلفی که نسبت به او و شکل اجرای برنامه توسط برخی رسانههای رسمی انجام گرفت، این بار نوبت ایرج طهماسب مجری، بازیگر و برنامه ساز قدیمی و خاطره ساز ایرانی بود که به برنامه امیرحسین قیاسی حمله کند و این برنامه را مبتذل، کپی برنامههای آمریکایی و با سرمایه گذاری مشکوک بنامد. طهماسب با انتشار متنی درباره این برنامه نوشت: «مصاحبههای جدید فلانی… موضوعش تخریب شخصیت شماست… یک مدل احمقانه و تقلیدی امریکایی است! هیچ صمیمیتی در آن وجود ندارد… نگاه بازجویانه در آن موج میزند…کلا، شما و موضوع زندگی شما، خنده دار و احمقانه است… به شما هرهر میخندند، کسانی مشکوک که پول برنامه را دادهاند.».
اما چرا ایرج طهماسب اینطور تند و طوفانی به برنامه امیرحسین قیاسی حمله کرده است؟ آیا طهماسب از چیزهایی خبر دارد که دیگران از آن بی اطلاع هستند یا صرفاً سلیقه شخصی خود را درباره یک برنامه پرمخاطب ابراز کرده است؟ برنامه امیرحسین قیاسی چه تفاوتهایی با برنامههای ایرج طهماسب دارد که او را این چنین برآشفته کرده است؟ پاسخ به این سوالات علاوه بر این که میتواند برخی از ابهامها را برطرف کند میتواند تفاوت میان برنامههای دهههای گذشته با برنامههای امروزی را هم مشخص کند و به ما بگوید برنامههای امروزی چه تفاوتی با برنامههای قدیم دارند که چنین واکنشهای تندی ایجاد میکنند.
ایرج طهماسب در بخشی از متن خود امیرحسین قیاسی را متهم کرده که شخصیت هنرمندان را تخریب میکند و برنامهاش یک برنامه تقلیدی از شوهای آمریکایی است. حقیقت امر این است که بخش دوم حرف طهماسب درست است. برنامه قیاسی شباهت زیادی به تاک شوهای گفتوگو محور آمریکایی دارد. برنامههایی که مجری برنامه با دعوت از یک سلبریتی و طرح سوالات جنجالی و پرچالش تلاش میکند مخاطبان زیادی را جلب کند. الن شو با اجرای الن دی جرنس، نمایش امشب با اجرای جیمی فالون، شو گراهام نورتون و شو زنده لری کینگ از مشهورترین برنامههای گفتوگو محور آمریکایی هستند. اشکال انتقاد طهماسب این است که در نوشتهاش برنامههای آمریکایی را به صورت پیش فرض مبتذل فرض کرده و بعد تلاش کرده با زدن اتهام تقلید به امیرحسین قیاسی او را هم متهم به ابتذال کند. این در حالی است که همین برنامههای آمریکایی گاهاً چنان نقدهای سیاسی تندی را مطرح کردند که تا مرز تعطیلی هم پیش رفتهاند. نمونهاش برنامه زنده باد جیمی کمل که به علت انتقاد از چارلی کرک پخش آن یک هفته تعلیق شد و تا مرز تعطیلی پیش رفت. پس اقتباس از برنامههای خارجی لزوماً چیز بدی نیست. به خصوص اگر بتوان آنها را به شکل درستی بومی کرد که امیرحسین قیاسی از پس بومی کردن این برنامهها به خوبی برآمده است.
اما در مورد بخش اول صحبتهای طهماسب که شوخیهای قیاسی با سلبریتیها را توهین آمیز تلقی کرده است هم باید گفت تا به حال کسی شکایتی از این موضوع نداشته است. نه مهمانان برنامه و نه مخاطبین برنامه هیچ کدام اعتراضی به برنامه قیاسی نداشتند که هیچ بلکه با تماشای آن ثابت کردهاند به شکل اجرا و جنس شوخیهای امیرحسین قیاسی علاقهمند هستند. سه میلیون بازدید از یکی از ویدیوهای قیاسی در فضای مجازی هم گواهی بر این مدعا است. به نظر میرسد انتقاد طهماسب بیشتر از هر چیز به تفاوت نگرش او با نسل امروز برمیگردد. برنامههای دهههای شصت و هفت که از تلویزیون پخش میشد اغلب برنامههای ساده، کنترل شده و در یک کلام پاستوریزهای بودند که سعی میکردند مخاطب را با طرح مسائل دم دستی سرگرم کنند. اما با گذر زمان و تغییر نسل حتی خود طهماسب در برنامه مهمونی مجبور شد عروسک بامزه، اما بی ادب و هتاک بچه را به برنامه اضافه کند تا به نیاز مخاطب به این جنس از شوخیها پاسخ دهد. به همین دلیل این انتقاد ایرج طهماسب را هم نمیتوان به امیرحسین قیاسی وارد دانست.
اسپانسر برنامه امیرحسین قیاسی یک صرافی ارز دیجیتال بنام والکس است. وقتی که نام این صرافی را در گوگل سرچ میکنیم به این توضیحات برمیخوریم: «صرافی ارز دیجیتال والکس (Wallex) در سال ۱۳۹۸ شروع بهکار کرد. کاربران برای فعالیت در این صرافی باید احراز هویت خود را تکمیل کنند. اتباع خارجی نمیتوانند در این صرافی فعالیت داشته باشند. حداقل میزان خرید در صرافی والکس کمتر از ۲۰۰ هزار تومان است و مشتریان این صرافی میتوانند بیش از ۱۵۰ ارز دیجیتال را در آن بخرند و بفروشند و از کیف پول اختصاصی والکس نیز استفاده کنند. همچنین این صرافی خدمات دیگری مانند معاملات تعهدی، استیک طلا، دریافت اعتبار خرید کالا و بات معاملهگر را در اختیار مشتریان خود قرار داد است.»
طهماسب در متن خود عنوان نکرده منظورش از پولهای مشکوک چیست و چرا اعتقاد دارد سرمایه این برنامه به شکل مشکوکی تامین شده است. شاید ایرج طهماسب اعتقاد دارد به طور کلی کسب درآمد از پدیده نوظهور ارز دیجیتال مشکوک است و شاید هم اعتقاد دارد که والکس از راههای غیرقانی درآمد کسب میکند. اظهار نظر طهماسب ناظر بر هر کدام از این موضوعات باشد تفاوتی نمیکند. چون اولاً ارز دیجیتال یک واقعیت پذیرفته شده در دنیای تجارت امروز است و ثانیاً اتفاق مشکوکی در والکس مشاهده نشده که آن را بتوان آن را مستمسک انتقاد از برنامه امیرحسین قیاسی قرار داد. پس در گام اول باید طهماسب باید ریشه ادعای خود درباره چرایی مشکوک بودن تامین مالی برنامه قیاسی را مشخص کند تا بتوان درباره صحت و سقم ادعای طهماسب بحث کرد.
ایرانیان مردمان پیچیدهای هستند. در حالی که اغلب در جلوت خود را انسانهایی فرهیخته، مبادی آداب و محترم نشان میدهند، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند. شوخیهای ایرانیان در محافل دوستانه و غیررسمی به قدری هتاکانه و رکیک است که صحبت از آن در یک برنامه رسمی میتواند سازنده را برای همیشه ممنوع الکار کند. حالا امیرحسین قیاسی تنها بخش کوچکی از واقعیت ایرانیان را در برنامههایش بازتاب داده و به نظر میرسد بازتاب این واقعیتها برای بسیاری از محافظه کاران فرهنگی از جمله ایرج طهماسب گران تمام شده است. این در حالی است که ایرج طهماسب و تمام مخالفان امیرحسین قیاسی باید این واقعیت را بپذیرند که برنامه او بازتابی از واقعیتهای جامعه است و از آن گریزی نیست. بیان نکردن این عادات و خلقیات باعث نمیشود آن عادت ناپسند از بین برود. شاید اشکال کار قیاسی این باشد که اسرار را هویدا میکند و این هویدا کردن کردن اسرار به مذاق نسل قدیم خوش نمیآید. اما این یک واقعیت است که نسل جدید نه تنها با این هویدا کردن اسرار مشکلی ندارد که به شدت از آن استقبال هم میکند و این همان چیزی است که چهرههایی مانند ایرج طهماسب باید آن را بپذیرند.