کد خبر:۷۸۹۱ | تاریخ انتشار: ۰۰:۱۸ - ۰۴ مهر ۱۴۰۴

نگاهی به دیدار‌های چلسی و لیورپول در دور سوم لیگ‌کاپ ۲۶-۲۰۲۵

خشم و عصبانیت سرمربیان چلسی و لیورپول؛ چرا به غول‌ها این‌قدر سخت گذشت؟

دست‌کم گرفتن حریف از سوی بازیکنان چلسی و حرکت «احمقانه‌ی» اکیتیکه، اسلوت و مارسکا را به مرز انفجار رساند.

خشم و عصبانیت سرمربیان چلسی و لیورپول؛ چرا به غول‌ها این‌قدر سخت گذشت؟

دست‌کم گرفتن حریف از سوی بازیکنان چلسی و حرکت «احمقانه‌ی» اکیتیکه، اسلوت و مارسکا را به مرز انفجار رساند.

به گزارش صبح فوتبالی :

 در دور سوم لیگ کاپ انگلیس 26-2025 همه‌ی تیم‌های بزرگ صعود کردند اما سه‌شنبه شب برای لیورپول و چلسی خیلی سخت گذشت و برای لحظاتی این دو تیم خطر آن بلایی که بر سر منچستریونایتد آمد را کاملاً حس کردند.

لینکلن 1-2 چلسی؛ مارسکای خشمگین

انزو مارِسکا از ستاره‌های خود خشمگین بود.

او به بازیکنانش هشدار داده بود این بازی می‌تواند «پوست موزی» باشد، اما باز هم چلسی برای مدت زیادی از بازی، در برابر تیم لیگ یک «لینکلن» تیم دوم میدان بود.

«سینسیل بنک Sincil Bank» شاید جذابیتی مانند آلیانز آرنا یا اولدترافورد نداشته باشد، اما برای مدت زیادی به نظر می‌رسید این ورزشگاه با روح خودش، آخرین مکانی خواهد بود که چلسی را پس از یک هفته سخت بار دیگر اسیر و گرفتار خواهد کرد.

چلسی اخیراً به بایرن مونیخ و سپس به منچستریونایتد باخته بود، اما لینکلن سیتی؟ این سفر برای رویارویی با تیم لیگ یک انگلستان قرار بود پایان نسبتاً آسانی برای این تور کوتاه و زجرآور چلسی باشد؛ بیشتر شبیه تمرین شوت‌زنی برای مهمانان لیگ برتری که با افتخار نشان «قهرمانان جهان» را روی سینه دارند.

اما برعکس، این چلسی بود که در نیمه اول به‌طور کامل بازیچه قرار گرفت. لینکلن تلاش سختی کرد، جنگید و بارها توپ را به محوطه جریمه چلسی فرستاد و با بدشانسی فقط یک بار توسط راب استریت به گل دست یافت.

با صحبت‌های جدی و عصبانی انزو مارِسکا در رختکن، چلسی در نیمه دوم بیدار شد و توسط تایریک جورج و سپس فاکوندو بونانوته گلزنی کرد، اما آنچه قبل از این رخ داد، بسیار نگران‌کننده بود.

 در دور سوم لیگ کاپ انگلیس 26-2025 همه‌ی تیم‌های بزرگ صعود کردند اما سه‌شنبه شب برای لیورپول و چلسی خیلی سخت گذشت و برای لحظاتی این دو تیم خطر آن بلایی که بر سر منچستریونایتد آمد را کاملاً حس کردند.  لینکلن 1-2 چلسی؛ مارسکای خشمگین انزو مارِسکا از ستاره‌های خود خشمگین بود.  او به بازیکنانش هشدار داده بود این بازی می‌تواند «پوست موزی» باشد، اما باز هم چلسی برای مدت زیادی از بازی، در برابر تیم لیگ یک «لینکلن» تیم دوم میدان بود.  «سینسیل بنک Sincil Bank» شاید جذابیتی مانند آلیانز آرنا یا اولدترافورد نداشته باشد، اما برای مدت زیادی به نظر می‌رسید این ورزشگاه با روح خودش، آخرین مکانی خواهد بود که چلسی را پس از یک هفته سخت بار دیگر اسیر و گرفتار خواهد کرد.  چلسی اخیراً به بایرن مونیخ و سپس به منچستریونایتد باخته بود، اما لینکلن سیتی؟ این سفر برای رویارویی با تیم لیگ یک انگلستان قرار بود پایان نسبتاً آسانی برای این تور کوتاه و زجرآور چلسی باشد؛ بیشتر شبیه تمرین شوت‌زنی برای مهمانان لیگ برتری که با افتخار نشان «قهرمانان جهان» را روی سینه دارند.  اما برعکس، این چلسی بود که در نیمه اول به‌طور کامل بازیچه قرار گرفت. لینکلن تلاش سختی کرد، جنگید و بارها توپ را به محوطه جریمه چلسی فرستاد و با بدشانسی فقط یک بار توسط راب استریت به گل دست یافت.  با صحبت‌های جدی و عصبانی انزو مارِسکا در رختکن، چلسی در نیمه دوم بیدار شد و توسط تایریک جورج و سپس فاکوندو بونانوته گلزنی کرد، اما آنچه قبل از این رخ داد، بسیار نگران‌کننده بود.  گران‌ترین خرید لینکلن، ایوان وارفولومایف، اوکراینی ۲۱ ساله با قیمت ۳۵۰ هزار پوند است. اما ارزش ترکیب چلسی به ۳۶۷.۳ میلیون پوند می‌رسید (بدون احتساب بندهای اضافه) و نیمکت آن‌ها هم ۲۴۷.۶ میلیون پوند ارزش داشت. وقتی از مارِسکا پرسیدند که آیا واقعاً بین دو نیمه خشمگین بود، پاسخ داد: «کاملاً.»  لیورپول 2-1 ساوتهمپتون؛ اولین گل ایساک و کارت قرمز احمقانه‌ی اکیتیکه این روزها و در چنین شب‌هایی هرگز هیچ‌چیز طبق نقشه در آنفیلد پیش نمی‌رود.  الکساندر ایساک، کسی که فکر می‌کرد نیمکت را گرم خواهد کرد، در نیمه اول دستور بازی گرفت. و شب متفاوتی هم برای ویل استیل، مربی قدیسان بود که با چشم خود می‌دید ساوتهمپتونش فرم ضعیف خود را کاملاً پشت سر گذاشته است.  ظاهراً زمان آن رسیده بود تا الکساندر ایساک اولین گل خود را در دیدار دور سوم لیگ کاپ مقابل ساوتهمپتون به ثمر برساند.    آرنه اسلوت، سرمربی لیورپول، به این مهاجم سوئدی در این بازی در آنفیلد فرصت داد تا پس از تابستانی که بیشتر آن در اعتراض و اعتصاب با نیوکاسل گذشته بود و سعی داشت از هر طریقی شده انتقالش را عملی کند، به آمادگی جسمانی برسد.  ایساک یکی از ۱۱ تغییر ایجادشده توسط مربی هلندی بود و این دومین بازی او به‌عنوان بازیکن اصلی برای باشگاه بود؛ پیش از این هم، هفته گذشته فقط ۵۸ دقیقه مقابل اتلتیکو مادرید بازی کرده بود.  اما بزرگ‌ترین شوک شب برای آرنه اسلوت باقی مانده بود؛ کسی که ابتدا هوگو اکیتیکه را دید که با یک حرکت، تیم را باز هم در دقیقه ۸۶ نجات داد و بلافاصله بعد از آن، یک دردسر غیرضروری برای سرمربی‌اش ایجاد کرد. رفتاری که حتی هم‌تیمی‌هایش هم آن را عجیب و غیرمنطقی می‌دانستند!  باید کار احمقانه‌ای انجام داده باشی تا بعد از زدن گل پیروزی‌بخش در دقایق پایانی مورد انتقاد قرار بگیری!  اکتیکه با دو کارت زرد کاملاً قابل‌اجتناب تمام عملکرد فوق‌العاده‌اش را خراب کرد، زمانی‌که باوجود داشتن کارت زرد بعد از زدن گل دقیقه ۸۵، پیراهنش را از شادی درآورد و خودش را برای بازی شنبه مقابل کریستال پالاس محروم کرد. این حرکت آرنه اسلوت را مبهوت کرد.      اسلوت نه به شدت عصبانیت مارِسکا، با ناراحتی گفت: «بی‌مورد؟ و احمقانه بود، بله.»  واقعاً همین‌طور بود. کارت اول به خاطر اعتراض و دومی پیراهن!   باید احساساتت را کنترل کنی. می‌دانم اگر شماره ۹ در لیگ برتر باشی، چقدر سخت است. مدافع تقریباً هر کاری دلش بخواهد انجام می‌دهد و وقتی پیراهنش را کمی می‌کشی یا هلش می‌دهی، داور به ضررت اعلام خطا می‌کند. همیشه بهتر است احساساتت را کنترل کنی. اگر هم نمی‌توانی، باید طوری رفتار کنی که منجر به کارت زرد نشود. می‌توانی احساساتت را نشان بدهی، اما اگر مصادف با کارت زرد یا قرمز شود، قطعاً احمقانه است. همین اتفاق هم در کارت زرد اول افتاد. ربودن توجهات از ایساک، که اولین گل خود برای لیورپول را به ثمر رساند، کار سختی بود، اما اکیتیکه باز هم از او سبقت گرفت و موفق شد. بااین‌حال، جای خوشحالی است گران‌ترین بازیکن لیگ برتر بالاخره گلزنی را آغاز کرد.  زبر و زرنگی فدریکو کیه‌زا که بازی بسیار خوبی داشت، باعث شد از اشتباه دروازه‌بان ساوتهمپتون، الکس مک‌کارتی، سود ببرد و با پاس خود ایساک را روبه‌روی دروازه قرار دهد. بقیه‌اش فرمالیته بود و تماشاگران قرمزها بعد از مدت‌ها انتظار شاهد گلزنی مهاجم جدید خود بودند.  ایساک فکر می‌کرد هنگام خروج از زمین و رفتن به رختکن در نیمه، با تشویق هم‌تیمی‌ها روبه‌رو خواهد شد و قطعاً انتظار نداشت پیش از آن، آرون بریگز از کادر فنی اسلوت به او دستور بدهد: «برو و طی نیمه بدو.»        ایساک بعداً با لبخند گفت: «این برای من تجربه جدیدی بود. جالب بود. باید آماده‌تر شوم.»  شب عجیبی بود. اسلوت باز هم ناراحت شد وقتی لیورپول در اواخر نیمه دوم به شکل غیرضروری و بی‌دلیل اجازه داد شی چارلز گل تساوی را بزند؛ گلی که حق ساوتهمپتون بود و هیچ ربطی به شانس نداشت. در خط دفاعی قهرمانان لیگ برتر، ضعف‌هایی وجود دارد و این بار هم خودش را نشان داد.  ساوتهمپتون تحت هدایت سرمربی جدیدشان هنوز ریتم مناسبی در لیگ پیدا نکرده‌اند، اما دور از فشار تلاش برای کسب سه امتیاز هفتگی، با آزادی بازی کردند و تا مرز حذف کامل لیورپول پیش رفتند.  اگر ساوتهمپتون در دقیقه ۴۲ پس از ضربه دیرک آن موقعیت طلایی را با ضربه سر به گل تبدیل می‌کرد، چیزی است که هیچ‌کس نمی‌تواند تأثیر و عاقبت آن را پیش‌بینی کند، اما اگر آن‌ها به جای لیورپول با برتری به رختکن می‌رفتند، اصلاً تعجب‌آور نبود.  اما همه‌چیز در دقیقه ۴۱ تغییر کرد؛ آدام آرمسترانگ بعد از یک ضدحمله سریع توپ را به تیرک دروازه زد و لئو ساینتزا هم به طرز عجیبی ضربه سرش را به بیرون زد، در حالی‌که گیورگی مامارداشویلی، دروازه‌بان اهل گرجستان که اولین بازی‌اش برای لیورپول را تجربه می‌کرد، روی زمین افتاده بود!  فوتبال بی‌رحم است. در حمله بعدی، لیورپول توپ را به جلو برد، مک‌کارتی سعی کرد بازی را در شش‌قدم خودش شروع کند. شاید گاهی بازیکنان زیادی احساس زیرکی می‌کنند، اما لیورپول... مک‌کارتی میهمانانش را به بدترین شکل ممکن مجازات کرد.  ساوتهمپتون با گل دقیقه ۷۵ چارلز عقب‌ماندگی را جبران کرد، اما نتیجه رؤیایی برای سلاطین بازگشت‌های دیرهنگام دست‌نیافتنی بود. اکبتیکه با تبدیل «پاس گل دوم» و زیبای کیه‌زا به کار را تمام کرد!      هرچند باعث شد مربی‌اش به خاطر جشن گرفتنش حسابی عصبانی شود.   به هوگو گفتم که اگر در فینال لیگ قهرمانان اروپا در دقیقه ۸۷ بعد از دریبل سه نفر توپ را وارد دروازه کنی، شاید بتوانم درکت کنم. ولی او انگار به خودش می‌گفت: بازهم من، ببین چه کردم! ولی من آدمی قدیمی هستم، متعلق به نسل دیروز. من هرگز در این سطح بازی نکردم، اما چند گل زدم و اگر چنین گلی می‌زدم، برمی‌گشتم و به فدریکو کیه‌زا می‌گفتم: این گل فقط به خاطر تو بود، نه من. پیام اسلوت مطمئناً به وضوح منتقل شد؛ تکرار این‌گونه رفتارها، حتی برای بازیکن معرکه‌ای چون اکیتیکه، هرگز قابل‌تحمل نخواهد بود!

گران‌ترین خرید لینکلن، ایوان وارفولومایف، اوکراینی ۲۱ ساله با قیمت ۳۵۰ هزار پوند است. اما ارزش ترکیب چلسی به ۳۶۷.۳ میلیون پوند می‌رسید (بدون احتساب بندهای اضافه) و نیمکت آن‌ها هم ۲۴۷.۶ میلیون پوند ارزش داشت. وقتی از مارِسکا پرسیدند که آیا واقعاً بین دو نیمه خشمگین بود، پاسخ داد: «کاملاً.»

لیورپول 2-1 ساوتهمپتون؛ اولین گل ایساک و کارت قرمز احمقانه‌ی اکیتیکه

این روزها و در چنین شب‌هایی هرگز هیچ‌چیز طبق نقشه در آنفیلد پیش نمی‌رود.

الکساندر ایساک، کسی که فکر می‌کرد نیمکت را گرم خواهد کرد، در نیمه اول دستور بازی گرفت. و شب متفاوتی هم برای ویل استیل، مربی قدیسان بود که با چشم خود می‌دید ساوتهمپتونش فرم ضعیف خود را کاملاً پشت سر گذاشته است.

ظاهراً زمان آن رسیده بود تا الکساندر ایساک اولین گل خود را در دیدار دور سوم لیگ کاپ مقابل ساوتهمپتون به ثمر برساند.

خشم و عصبانیت سرمربیان چلسی و لیورپول؛ چرا به غول‌ها این‌قدر سخت گذشت؟

آرنه اسلوت، سرمربی لیورپول، به این مهاجم سوئدی در این بازی در آنفیلد فرصت داد تا پس از تابستانی که بیشتر آن در اعتراض و اعتصاب با نیوکاسل گذشته بود و سعی داشت از هر طریقی شده انتقالش را عملی کند، به آمادگی جسمانی برسد.

ایساک یکی از ۱۱ تغییر ایجادشده توسط مربی هلندی بود و این دومین بازی او به‌عنوان بازیکن اصلی برای باشگاه بود؛ پیش از این هم، هفته گذشته فقط ۵۸ دقیقه مقابل اتلتیکو مادرید بازی کرده بود.

اما بزرگ‌ترین شوک شب برای آرنه اسلوت باقی مانده بود؛ کسی که ابتدا هوگو اکیتیکه را دید که با یک حرکت، تیم را باز هم در دقیقه ۸۶ نجات داد و بلافاصله بعد از آن، یک دردسر غیرضروری برای سرمربی‌اش ایجاد کرد. رفتاری که حتی هم‌تیمی‌هایش هم آن را عجیب و غیرمنطقی می‌دانستند!

باید کار احمقانه‌ای انجام داده باشی تا بعد از زدن گل پیروزی‌بخش در دقایق پایانی مورد انتقاد قرار بگیری!

اکتیکه با دو کارت زرد کاملاً قابل‌اجتناب تمام عملکرد فوق‌العاده‌اش را خراب کرد، زمانی‌که باوجود داشتن کارت زرد بعد از زدن گل دقیقه ۸۵، پیراهنش را از شادی درآورد و خودش را برای بازی شنبه مقابل کریستال پالاس محروم کرد. این حرکت آرنه اسلوت را مبهوت کرد.

خشم و عصبانیت سرمربیان چلسی و لیورپول؛ چرا به غول‌ها این‌قدر سخت گذشت؟

اسلوت نه به شدت عصبانیت مارِسکا، با ناراحتی گفت: «بی‌مورد؟ و احمقانه بود، بله.»

واقعاً همین‌طور بود. کارت اول به خاطر اعتراض و دومی پیراهن!

 باید احساساتت را کنترل کنی. می‌دانم اگر شماره ۹ در لیگ برتر باشی، چقدر سخت است. مدافع تقریباً هر کاری دلش بخواهد انجام می‌دهد و وقتی پیراهنش را کمی می‌کشی یا هلش می‌دهی، داور به ضررت اعلام خطا می‌کند. همیشه بهتر است احساساتت را کنترل کنی. اگر هم نمی‌توانی، باید طوری رفتار کنی که منجر به کارت زرد نشود. می‌توانی احساساتت را نشان بدهی، اما اگر مصادف با کارت زرد یا قرمز شود، قطعاً احمقانه است. همین اتفاق هم در کارت زرد اول افتاد.

ربودن توجهات از ایساک، که اولین گل خود برای لیورپول را به ثمر رساند، کار سختی بود، اما اکیتیکه باز هم از او سبقت گرفت و موفق شد. بااین‌حال، جای خوشحالی است گران‌ترین بازیکن لیگ برتر بالاخره گلزنی را آغاز کرد.

زبر و زرنگی فدریکو کیه‌زا که بازی بسیار خوبی داشت، باعث شد از اشتباه دروازه‌بان ساوتهمپتون، الکس مک‌کارتی، سود ببرد و با پاس خود ایساک را روبه‌روی دروازه قرار دهد. بقیه‌اش فرمالیته بود و تماشاگران قرمزها بعد از مدت‌ها انتظار شاهد گلزنی مهاجم جدید خود بودند.

ایساک فکر می‌کرد هنگام خروج از زمین و رفتن به رختکن در نیمه، با تشویق هم‌تیمی‌ها روبه‌رو خواهد شد و قطعاً انتظار نداشت پیش از آن، آرون بریگز از کادر فنی اسلوت به او دستور بدهد: «برو و طی نیمه بدو.»

ایساک بعداً با لبخند گفت: «این برای من تجربه جدیدی بود. جالب بود. باید آماده‌تر شوم.»

شب عجیبی بود. اسلوت باز هم ناراحت شد وقتی لیورپول در اواخر نیمه دوم به شکل غیرضروری و بی‌دلیل اجازه داد شی چارلز گل تساوی را بزند؛ گلی که حق ساوتهمپتون بود و هیچ ربطی به شانس نداشت. در خط دفاعی قهرمانان لیگ برتر، ضعف‌هایی وجود دارد و این بار هم خودش را نشان داد.

ساوتهمپتون تحت هدایت سرمربی جدیدشان هنوز ریتم مناسبی در لیگ پیدا نکرده‌اند، اما دور از فشار تلاش برای کسب سه امتیاز هفتگی، با آزادی بازی کردند و تا مرز حذف کامل لیورپول پیش رفتند.

اگر ساوتهمپتون در دقیقه ۴۲ پس از ضربه دیرک آن موقعیت طلایی را با ضربه سر به گل تبدیل می‌کرد، چیزی است که هیچ‌کس نمی‌تواند تأثیر و عاقبت آن را پیش‌بینی کند، اما اگر آن‌ها به جای لیورپول با برتری به رختکن می‌رفتند، اصلاً تعجب‌آور نبود.

اما همه‌چیز در دقیقه ۴۱ تغییر کرد؛ آدام آرمسترانگ بعد از یک ضدحمله سریع توپ را به تیرک دروازه زد و لئو ساینتزا هم به طرز عجیبی ضربه سرش را به بیرون زد، در حالی‌که گیورگی مامارداشویلی، دروازه‌بان اهل گرجستان که اولین بازی‌اش برای لیورپول را تجربه می‌کرد، روی زمین افتاده بود!

فوتبال بی‌رحم است. در حمله بعدی، لیورپول توپ را به جلو برد، مک‌کارتی سعی کرد بازی را در شش‌قدم خودش شروع کند. شاید گاهی بازیکنان زیادی احساس زیرکی می‌کنند، اما لیورپول... مک‌کارتی میهمانانش را به بدترین شکل ممکن مجازات کرد.

ساوتهمپتون با گل دقیقه ۷۵ چارلز عقب‌ماندگی را جبران کرد، اما نتیجه رؤیایی برای سلاطین بازگشت‌های دیرهنگام دست‌نیافتنی بود. اکبتیکه با تبدیل «پاس گل دوم» و زیبای کیه‌زا به کار را تمام کرد!

هرچند باعث شد مربی‌اش به خاطر جشن گرفتنش حسابی عصبانی شود.

 به هوگو گفتم که اگر در فینال لیگ قهرمانان اروپا در دقیقه ۸۷ بعد از دریبل سه نفر توپ را وارد دروازه کنی، شاید بتوانم درکت کنم. ولی او انگار به خودش می‌گفت: بازهم من، ببین چه کردم! ولی من آدمی قدیمی هستم، متعلق به نسل دیروز. من هرگز در این سطح بازی نکردم، اما چند گل زدم و اگر چنین گلی می‌زدم، برمی‌گشتم و به فدریکو کیه‌زا می‌گفتم: این گل فقط به خاطر تو بود، نه من.

پیام اسلوت مطمئناً به وضوح منتقل شد؛ تکرار این‌گونه رفتارها، حتی برای بازیکن معرکه‌ای چون اکیتیکه، هرگز قابل‌تحمل نخواهد بود!

  • گزارش خطا
  • اشتراک گذاری
دیدگاه‌ها

آخرین اخبار