
یک مشکل اساسی که به چشم خیلیها نمیآید؛ خط میانی پرسپولیس، نه طراح دارد، نه بازیساز واقعی
به گزارش صبح فوتبالی :
پرسپولیسِ امروز، تیمیست پر از ستارههای اسمی و خریدهای میلیاردی و دهان پرکن که نام آنها را تریلی هم نمیکشد؛ اما در میان تمام این زرق و برقها، یک مشکل اساسی آنقدر آرام و بیسروصدا در حال ریشه دواندن است که به چشم خیلیها نمیآید؛ خط میانی این تیم، نه طراح دارد، نه بازیساز واقعی.
در اکثر مسابقات، وقتی نوبت به ایجاد حمله میرسد، به جای اینکه بازی از دل هافبکهای میانی طراحی شود، مدافعانی مثل گولسیانی، پورعلیگنجی یا حتی ۲ مدافع کناری بیشتر از بقیه در نقش بازیساز و پاسور برای فورواردها ظاهر میشوند. این یعنی یا هافبکهای پرسپولیس به درستی در جریان بازی قرار نمیگیرند، یا آنقدر در میانه زمین ناپیدا هستند که مدافعان مجبورند مستقیماً با فورواردها ارتباط بگیرند.
این اتفاق ممکن است در نگاه اول تنها یک انتخاب تاکتیکی بهنظر برسد؛ اما در واقع، نشانهی یک نقص تاکتیکی مزمن و هشداردهنده است. وقتی توپ از خط دفاع مستقیماً برای مهاجمان فرستاده میشود، نه فقط تنوع حمله کم میشود، بلکه سرعت بازی و عنصر خلاقیت نیز از بین میرود. بازیکنانی که باید نقش مغز متفکر تیم را داشته باشند، تبدیل به چهرههایی کماثر یا حتی ناپیدا در جریان بازی شدهاند.
این روند شاید در ظاهر مشکلی ایجاد نکند، اما در عمل نشاندهنده ضعف بزرگ در قلب تیم است و جایی که باید مغز متفکر فوتبال یک تیم حضور داشته باشد. پرسپولیس در فاز طراحی حمله، آنطور که باید از هافبکهایش بهره نمیبرد. توپهایی که باید از پاهای طراحان میانی عبور کند، مستقیم از خط دفاع به مهاجمان میرسد، بیآنکه تغییری در ریتم، سرعت یا خلاقیت ایجاد شود!
این به این معناست که تیمی که سالها به حضور مغزهای متفکری مثل بشار رسن، نوراللهی، ترابیِ آماده یا حتی کمال کامیابینیا در اوج عادت کرده بود، حالا دچار فقر خلاقیت در خط میانی شده؛ فاجعهای که اگر امروز به آن توجه نشود، در روزهای حساس فصل ممکن است پرسپولیس را در موقعیتهای غیرقابل بازگشت و غیرقابل جبران قرار میدهد.