
گمان میشود سابقه چفت نشدن ژرمنها با فوتبال ایران را باید یکی از بزرگترین چالشهای هاشمیان در جایگاه جدیدش دانست و باید به انتظار راهکارهای سرمربی جدید پرسپولیس نشست.
به گزارش صبح فوتبالی :
اسماعیل کارتال علیرغم تلاشهایی که مدیران پرسپولیس برای بزرگ جلوهدادن شخصیت و نگاه فوتبالیاش انجام دادند در ۵ ماهی که هدایت قرمزها را برعهده داشت، ضعیفتر از انتظارات ظاهر شد و پروژهاش را در تیم محبوب پایتخت نیمهتمام گذاشت. تصمیمگیران امور مدیریتی سرخها در روزهایی که گزینه شایسته داخلی در دسترس نبود و کشتن زمان بابت مذاکره با سرمربی خارجی امری پرریسک قلمداد میشد سراغ وحید هاشمیان رفتند که در مربیگری، خام و بیتجربه است، اما او را باید جزء شخصیتهای بزرگ تاریخ فوتبال کشورمان برشمرد. قطعاً حضور برترین گلزن تاریخ ایران در ۵ لیگ معتبر اروپا که ۱۰ فصل در بوندسلیگا به میدان رفته و از نظر تعداد بازی در سطح نخست فوتبال آلمان بین بازیکنان آسیایی جایگاه ششم را دارد، میتواند اتفاق جذابی برای دوره بیستوپنجم لیگ به نظر برسد ولی هاشمیان بهجز سابقه ناکافی در حرفه مربیگری یک چالش بسیار جدی دیگر نیز پیش روی خود میبیند. «هلیکوپتر» از نظر خلقوخو و حتی شاید از نظر استراتژیهای فنی یک شخصیت آلمانی است و سرمربیانی مثل شفر، کخ، زوبل، برند کراوس، یورگن گده، ورنر لورانت، پیر لیتبارسکی، انگین فیرات و اگون کوردس که منسوب به این کشورند توفیق قابلقبولی در فوتبال کشورمان نداشتهاند. گمان میشود سابقه چفت نشدن ژرمنها با فوتبال ایران را باید یکی از بزرگترین چالشهای هاشمیان در جایگاه جدیدش دانست و باید به انتظار راهکارهای سرمربی جدید پرسپولیس نشست.
شهرت هاشمیان از تیمهای فتح و پاس آغاز شده و فوتبالش در باشگاه پرسپولیس پایانیافته، اما تمام دستاوردهایی که او بابتش مورد ستایش قرار میگیرد در آلمان رقم خورده است. در شرایطی که نامدارانی مثل رسول خطیبی، داریوش یزدانی، پاشازاده، علی موسوی، علیرضا منصوریان و چند نام دیگر از فوتبال ژرمنها رانده شدند و علی دایی با تمام بزرگی و افتخاراتش بیشتر از ۵ فصل در بوندسلیگا دوام نیاورد و خداداد عزیزی و کریم باقری زودتر از انتظارات خاک آلمان را ترک کردند، هلیکوپتر فوتبال ایران بیش از یکدهه در عضویت تیمهای هامبورگ، بوخوم، بایرنمونیخ و هانوفر بوده است.
هاشمیان با تطبیقدادن خودش با شرایط یکی از منظمترین و البته یکی از بزرگترین کشورهای فوتبال جهان توانسته پیراهن بایرنمونیخ را در لیگ قهرمانان اروپا بپوشد و در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ با لباس بوخوم موفق شده بهاندازه نامدارانی، چون دیمیتار برباتوف و یان کولر گل بزند و درخشانتر از کلودیو پیزارو و میروسلاو کلوزه ظاهر شود. هاشمیان در پایان فصل ۲۰۰۹-۲۰۱۰ بوندس لیگا را با آمار ۲۰۸ بازی، ۳۸ گل و ۲۱ پاس گل ترک کرد و آمارش در سطح دوم فوتبال آلمان یعنی ۲۱ بازی و ۸ گل نیز قابلاعتناست.
مهاجم سابق فتح، پاس و پرسپولیس در سالهای حضورش در زمین فوتبال و حتی بعد از آویختن کفشهایش ثابت کرده به اصول و قواعد آلمانیها وفادار است و او را باید یک شخصیت متأثر از ژرمنها دانست ولی نباید فراموش کرد سرمربیان آلمانی تاریخ لیگ برتر شخصیتهای موفقی نبودهاند و گمان میشود خلقوخو و استراتژیهای آنها در فوتبال ایران نتوانسته تیمهای داخلی را به توفیق چندانی برساند. نامآشناترین سرمربی آلمانی شاغل در فوتبال کشورمان وینفرد شفر است که در هفته نهم فصل ۱۳۹۷-۱۳۹۶ به استقلال اضافه شد و به مرور زمان آبیها را تبدیل به تیمی ترسناک کرد که برای پرسپولیس مدل برانکو و حتی حریفان آسیایی همچون الهلال، العین و الریان نیز دردسرساز بودند. در روزهایی که شاکله استقلال در نقل و انتقالات تابستانی لیگ هجدهم در حال فروپاشی بود، پیرمرد آلمانی حضور در برنامههای تلویزیونی و تحلیل جام جهانی را به کار اصلیاش ترجیح داد و همین موضوع باعث شد در ادامه مسیر خیلی درخشان نباشد و پس از باخت برابر پدیده مشهد از هدایت استقلال برکنار شود. قبل از شفر نیز استقلالیها یک سرمربی آلمانی دیگر به نام رولند کخ داشتند که نتایج ضعیفش بعد از گذشت ۲ دهه هنوز برای مقایسه عمق و سیاهی ناکامیها استفاده میشود. هدایتگر آلمانی پرسپولیسیها یعنی راینر زوبل نیز علیرغم شروع قابلقبولش در فوتبال کشورمان از یک مقطع فصل مغلوب حواشی و قدرت علی پروین، مدیر فنی آن زمان تیم شد تا قرمزها، فصل ۱۳۸۴-۱۳۸۳ را با کسب ۵۵ امتیاز و رتبه چهارمی به پایان برساند. برند کراوس متولد شهر دورتموند نیز که سابقه هدایت بروسیا دورتموند، رئال سوسیداد، مایورکا و بروسیا مونشن گلادباخ را در کارنامهاش داشت در ۱۲ هفته پایانی لیگ چهارم هدایت پگاه گیلان را برعهده گرفت و یک برد، ۵ تساوی و ۶ شکست او باعث سقوط تیم شمالی به سطح دوم فوتبال کشورمان شد.
یورگن گده نیز بهجز هدایت کشاورز، پرسپولیس و تیم ملی امید در دهه ۷۰، توانست در مسابقات لیگ روی نیمکت مربیگری شهید قندی یزد بنشیند، اما در این جایگاه مثل دستیاری در استقلال و ذوبآهن فردی ناموفق بود. سایپا با ورنر لورانت شروعی جذاب و امیدوارکنندهای داشت و در ۵ بازی نخست ۳ برد و ۲ تساوی به دست آورد ولی بهدلیل مشکلات نارنجیپوشان و برآوردهنشدن توقعاتش از سایپا جدا شد تا آنها با استراتژیهای علی دایی قهرمان لیگ شوند. پیر لیتبارسکی نیز در قامت سرمربی سایپا در لیگ هشتم بههیچوجه نمره قبولی نمیگیرد و از او شکست ۶ بر ۳ برابر ذوبآهن در لیگ و باخت ۵ بر یک مقابل بنیادکار در لیگ قهرمانان آسیا بهجامانده است و این آلمانی مشهور به دلیل اخراجشدن در هفتههای ابتدایی برف تهران را نیز ندید. انگین فیرات نیز یک سرمربی ترکیهای- آلمانی است و در هفته دوازدهم فصل ۸۸-۸۷ همکاریاش با سپاهان به پایان رسید و با سایپا در دوره سیزدهم مسابقات به جایگاه هشتم تکیه زد، همچنین اگون کوردس که در کارنامهاش سابقه دستیاری تراپاتونی و هاینکس را در بایرنمونیخ دارد هدایتگر امثال نکونام، مهدویکیا، کاویانپور و خطیبی در مقدماتی المپیک ۲۰۰۰ بود، اما تیم ملی امید بعد از نتایج بسیار ضعیف مقابل بحرین و لبنان، ناباورانه از حضور در استرالیا باز ماند.
لازم به یادآوری است که تیم ملی کشورمان در دوران حضور هاشمیان در کادرفنیاش ۲ مرتبه شاهد اعتراض رختکن به سرمربیانش بوده و دستیار نامدار اسکوچیچ و ویلموتس به نظر نتوانست به مدیریت فضا کمک کند. همچنین در سالهای اخیر دخالتهای افراد بیرون از باشگاه پرسپولیس، هوادار متمول و بازیکنان منسوب به او خیلی به نتایج قرمزهای تهران آسیبزده و قطعاً تدبیر اندیشیدن برای رفع این مشکل میتواند وجهه جدیدی از هاشمیان را به فوتبال دوستان بشناساند و باعث بالارفتن عیار و ارزش هدایتگر جدید سرخها شود.
صبح فوتبالی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید