
«مکانیسم ماشه» یکی از مهمترین ابزارهای حقوقی در سیاست بینالملل است که میتواند سرنوشت توافقها و تحریمهای جهانی را تغییر دهد. در این مقاله با سازوکار این مکانیسم و نقش آن در معادلات دیپلماتیک آشنا میشویم؛ دانشی که به درک بهتر تحولات جهانی و پرهیز از تحلیلهای نادرست کمک خواهد کرد.
به گزارش صبح فوتبالی :
در این بخش با تعریف مفهوم مکانیسم ماشه و مفاهیم مرتبط با آن در حقوق بینالملل آشنا خواهیم شد.
مکانیزم ماشه یا اسنپبک (Snapback) فرایندی است که بر اساس آن، در صورت ادعای تخلف عمده ایران از تعهدات برجام، تحریمهای لغو شده شورای امنیت علیه ایران مجدداً فعال میشوند.
وجه تسمیه «ماشه» یا «اسنپبک» از آنجاست که مانند کشیدن ماشهی تفنگ، تنها یک بار تصمیمگیری در شورای امنیت میتواند به بازگشت ناگهانی تحریمها منتهی شود.
مکانیزم ماشه یا «اسنپبک» (Snapback Mechanism) اصطلاحی است که پس از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، بسیار مطرح شد.
این مکانیزم یکی از مهمترین وجوه حقوقی و سیاسی این توافق بود که در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز بهصورت رسمی مطرح گردید.
مکانیزم ماشه به ساز و کار اشاره میکند که در صورت نقض برجام یا اختلافنظرهای عمده درباره اجرای تعهدات توسط هر یک از اعضا، میتواند تحریمهای لغو شده را دوباره بهسرعت و بدون نیاز به رأیگیری مجدد در شورای امنیت سازمان ملل، به حالت قبلی بازگرداند.
برنامه جامع اقدام مشترک (Joint Comprehensive Plan of Action – JCPOA) که در ایران به اختصار «برجام» خوانده میشود، توافقی بین ایران و گروه ۱+۵ (ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) است.
این توافق در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ به امضا رسید و در اواخر همان سال توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ رسمیت یافت. هدف اصلی برجام جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و در عوض رفع تحریمهای بینالمللی و فراهم آمدن امکان همکاریهای اقتصادی بود.
این ساز و کار بر پایه متن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بنا شده است.
مطابق این قطعنامه، لازم نیست تمام اعضای شورای امنیت برای بازگشت تحریمها رأی مثبت دهند؛ بلکه صرفا کافی است یکی از اعضای دائم شورا ادعای «عدم پایبندی اساسی» ایران را مطرح کند.
وقتی این ادعا ارائه شد، مکانیزم ماشه آغاز به کار میکند و پس از گذشت یک دوره زمانی مشخص (معمولا ۳۰ روز)، تحریمها به طور خودکار دوباره برقرار میشوند، مگر اینکه شورای امنیت قطعنامه جدیدی در رد این درخواست صادر کند.
در این میان، اعضای دائم (پنج کشور دارای حق وتو) میتوانند هر قطعنامه جدیدی را وتو کنند و مانع از صدور آن شوند.
تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا یا اتحادیه اروپا بر ضد ایران، بهتنهایی و خارج از چارچوب شورای امنیت نیز شکل میگیرند. اما مکانیزم ماشه صرفا درباره تحریمهای سازمان ملل متحد است که از مشروعیت بینالمللی برخوردارند. این تحریمها در زمان پیش از برجام، بیشترین تأثیر را در محاصره اقتصادی و سیاسی ایران داشتند.
در برجام برای رفع اختلافات احتمالی میان طرفها بر سر نحوه اجرای تعهدات، مکانیسمی موسوم به «کمیسیون مشترک» در نظر گرفته شد. اعضای این کمیسیون شامل تمام طرفهای برجام است.
در صورت بروز اختلاف و شکایت هر یک از طرفها مبنی بر نقض تعهدات، مسیر رسیدگی به این شکایت از طریق کمیسیون مشترک و سپس ارجاع به سطوح بالاتر (از جمله وزرای خارجه یا حتی ساز و کار داوری) انجام میگیرد.
اگر راهحلی حاصل نشود، در نهایت طرف شاکی میتواند موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل منتقل کند.
قطعنامه ۲۲۳۱ در واقع تصویب رسمی برجام در شورای امنیت و جایگزینی مجموعهای از تحریمهای بینالمللی با نظارتهای تعریف شده در برجام است. این قطعنامه حاوی جزئیات حقوقی درخصوص لغو یا تعلیق تحریمها و ساز و کار بازگشت خودکار تحریمها یا همان مکانیزم ماشه است.
بر اساس این قطعنامه، هر عضو دائم یا غیردائم شورای امنیت میتواند با اعلام «عدم پایبندی اساسی» ایران به تعهدات خود، فرایندی را آغاز کند که نهایتا میتواند به بازگشت سریع تمامی تحریمهای پیشین منجر شود.
این بخش به مهمترین موضوع در ارتباط با مکانیسم ماشه یعنی نحوه فعالسازی آن اشاره دارد.
فعالسازی مکانیزم ماشه مراحلی دارد که به شکل خلاصه عبارتاند از:
۱. طرح شکایت در کمیسیون مشترک برجام
اگر یکی از اعضای برجام معتقد باشد ایران (یا طرف دیگر) تعهداتش را نقض کرده، در کمیسیون مشترک شکایت میکند.
۲. حل اختلاف در سطوح بالاتر
در صورت عدم توافق در کمیسیون، موضوع به وزرای خارجه طرفهای برجام و سپس به هیئت حل اختلاف یا داوری ارجاع میشود.
۳. ارجاع به شورای امنیت
اگر همچنان اختلاف برطرف نشود، شاکی میتواند موضوع را به شورای امنیت ملل متحد ارجاع دهد.
۴. آغاز شمارش معکوس
پس از ارجاع رسمی موضوع به شورای امنیت، در یک بازه ۳۰ روزه اگر قطعنامه جدیدی برای تمدید تعلیق تحریمها تصویب نشود (یا بهواسطه وتوی اعضای دائم متوقف شود)، بهطور خودکار تحریمهای پیشین باز میگردند.
شورای امنیت بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ موظف به رسیدگی به ادعای عدم پایبندی است، اما عملا قدرت وتوی پنج عضو دائم باعث میشود که هر یک از آنها بتواند از تصویب قطعنامه جدید برای جلوگیری از بازگشت تحریمها جلوگیری کند.
بدین ترتیب، اگر مثلا ایالات متحده یا یکی دیگر از اعضای دائم، مکانیزم ماشه را کلید بزند، میتواند با وتوی هر قطعنامه مخالف، عملاً تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را بار دیگر فعال سازد.
نقطه قوت و ضعف اصلی
نقطه قوت: برای شاکی اصلی (مثلا آمریکا) این امکان وجود دارد که بدون نیاز به جلب نظر سایر اعضای شورای امنیت، تحریمها را احیا کند. عملا به یک اجماع بینالمللی نیاز نیست و فقط اعلام نظر یک کشور کافی است.
نقطه ضعف: این مکانیزم در صورت سوءاستفاده سیاسی میتواند توافق بینالمللی را تضعیف کند و اعتبار دیپلماسی چندجانبه را زیر سؤال ببرد. همچنین ممکن است کشورهای دیگر از جمله شرکای برجام بهصورت یکجانبه اعلام کنند که این اقدام را قانونی یا موجه نمیدانند.
قطعا بر سر راه مکانیسم ماشه هم مانند باقی موضوعات حقوق بینالملل موانع و چالشهایی وجود دارد که در این بخش به طور کامل آنها را بررسی خواهم کرد.
یکی از اختلافنظرهای مهم، درباره این است که آیا کشورهایی که از برجام خارج شدهاند، حق استفاده از مکانیزم ماشه را دارند یا خیر.
به طور مثال، بعد از خروج رسمی آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، دولت ایالات متحده استدلال کرد که بهعنوان یکی از مشارکتکنندگان اولیه در قطعنامه ۲۲۳۱، همچنان حق فعالسازی مکانیزم ماشه را دارد؛ اما ایران و سایر اعضای برجام با این ادعا مخالفت کردند، زیرا معتقد بودند که واشنگتن با خروج از برجام، جایگاه حقوقی خود را برای بهرهمندی از این ساز و کار از دست داده است.
ساز و کار اسنپبک با توجه به متن قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام، در سطح حقوق بینالملل بسیار منحصر به فرد است. این مکانیسم، ساختار حقوق بینالمللی مبتنی بر اجماع را تا حد زیادی کنار زده و یک مسیر میانبر برای بازگشت تحریمها ایجاد کرده است.
از این رو، تفسیرهای گوناگونی از نحوه اجرای این مکانیزم وجود دارد. در عمل هم مهمتر از تفسیر حقوقی، اراده سیاسی قدرتها تعیینکننده است.
حتی اگر یک عضو دائم شورای امنیت (مثلا آمریکا) مکانیزم ماشه را فعال کند، ممکن است بقیه اعضای شورا یا کشورهای جهان از اجرای عملی این تحریمها سر باز زنند.
عدم همراهی اتحادیه اروپا، روسیه یا چین با آمریکا در تحریمهای ثانویه، نمونهای از این مقاومتهاست.
با این حال، بهدلیل ساختار نظام مالی بینالملل و قدرت نفوذ آمریکا در بخش بانکی جهان، بسیاری از کشورها ممکن است ناگزیر به همراهی با تحریمها شوند.
مکانیزم ماشه بهخودیخود، برگ برندهای برای فشار سیاسی بر ایران یا حفظ انضباط در اجرای برجام محسوب میشود. اما اجرای یکجانبه و بدون اجماع میتواند برجام را کاملا بیاعتبار و حتی منجر به مرگ توافق کند.
در چنین شرایطی ایران نیز ممکن است از تمامی تعهدات خود عدول کرده و برنامه هستهای را بدون محدودیت پیش ببرد.
این بخش را به بررسی تاثیرات اقتصادی و سیاسی که مکانیزم ماشه بر وضعیت ایران دارد، اختصاص دادهام.
بازگشت تحریمهای شورای امنیت: ازسرگیری تحریمهای بینالمللی مخصوصا در حوزه بانکی، نفتی و کشتیرانی، تأثیرات جدی بر اقتصاد ایران میگذارد. شرکتهای خارجی از ترس مجازاتهای سازمان ملل و نیز محدودیتهای بانکی، از همکاری با ایران صرفنظر میکنند.
سقوط ارزش پول ملی: با اعلام خبر احتمالی فعالسازی مکانیزم ماشه، کاهش اعتماد به آینده اقتصادی ایران میتواند منجر به افزایش نرخ ارزهای خارجی و تنزل ارزش ریال شود.
کنار رفتن شرکتهای خارجی: سرمایهگذارهای بینالمللی بهدلیل عدم اطمینان از ثبات قانونی و خطر تحریم، تمایلی به ورود به بازار ایران نخواهند داشت.
تضعیف جناحهای میانهرو: فعالسازی مکانیزم ماشه، اعتبار جریانهای سیاسیای را که طرفدار مذاکره و برجام بودهاند، تضعیف میکند.
تقویت نگاه بیاعتماد: ممکن است باعث تقویت این روایت شود که «غرب قابل اعتماد نیست» و بدین ترتیب منجر به تقویت سیاستهای مقاومت در برابر غرب گردد.
انزوای دیپلماتیک یا ائتلافهای جدید؟: چنانچه مکانیزم ماشه بدون توافق سایر اعضای برجام اعمال شود، ممکن است ایران سیاستهای بینالمللی خود را به سمت شرکایی نظیر روسیه و چین سوق دهد و به سمت ائتلافها و همکاریهای اقتصادی-نظامی جدید حرکت کند.
متخصیین و دکترین حقوق بینالملل درباره آینده برجام چند سناریو را مطرح میکنند که در ادامه به آن پرداخته میشود.
سناریوی احیای برجام
در این سناریو، طرفهای برجام از جمله ایالات متحده، کشورهای اروپایی و ایران به توافق میرسند که از فعال کردن مکانیزم ماشه پرهیز کنند.
این امر مستلزم توافق بر سر موضوعات اختلافی همچون غنیسازی اورانیوم، فعالیتهای موشکی یا سیاستهای منطقهای ایران است.
در این صورت، خطر بازگشت تحریمها کاهش یافته و سرمایهگذاران خارجی مجدداً به ایران روی خواهند آورد.
در حالت دیگر، اگر اختلافات حل نشود و یکی از طرفین برجام – بهویژه آمریکا – رسما مکانیزم ماشه را فعال کرده و سایر اعضا هم نتوانند یا نخواهند جلوی آن را بگیرند، عملاً برجام از هم میپاشد. ایران ممکن است بهطور رسمی از برجام خارج شود و برنامه هستهای خود را بدون محدودیت پیش ببرد.
در این صورت، بحران هستهای ایران به شرایط پیش از توافق برمیگردد و تنشهای دیپلماتیک به اوج خود میرسد.
در برخی موارد، در فضای بینالمللی صحبت از «توافق موقت» به میان آمده که طی آن ایران در ازای لغو یا کاهش بخشی از تحریمها، اقداماتی محدود و قابل راستیآزمایی در زمینه غنیسازی انجام دهد. در این سناریو مکانیزم ماشه همچنان در پسزمینه باقی میماند و میتواند بهمحض تخلف ایران، فعال شود.
نمونه کاربرد مکانیزم ماشه در سناریویی فرضی
برای آن که بتوانید استفاده و فعالسازی از مکانیسم ماشه را در یک نمونه درک کنید در ادامه یک مثال از موقعیت فرضی را در صورت استفاده از مکانیسم ماشه مطرح میکنم.
در ادامه، یک نمونه سناریوی فرضی را در حدود چندین سرفصل و با جزئیات نسبتا دقیق بررسی میکنم. این مثالها تنها یک داستان ساختگی برای درک بهتر نحوه عملکرد مکانیزم ماشه است و ارتباطی با رویدادهای واقعی ندارد.
سال ۲۰۲۶ میلادی؛ ایران و کشورهای ۱+۵ پس از چندین دور مذاکره دوباره به وضعیت شکنندهای رسیدهاند. در ایران، دولت جدیدی روی کار آمده که تمایل مختصری به همکاری بینالمللی دارد ولی تحت فشار جریانهای سیاسی داخلی است که ادامه محدودیتهای هستهای را قبول ندارند. یکی از آژانسهای اطلاعاتی غربی گزارش میدهد که ایران در حال ساخت دستگاههای پیشرفته سانتریفیوژ است و ممکن است در آینده نزدیک مقدار اورانیوم خود را به سطحی بالاتر از محدودیت برجام برساند.
نماینده آمریکا (که پس از تغییر دولت، دوباره به برجام پیوسته است) اعلام میکند که ایران در آستانه نقض «جدی» محدودیت غنیسازی خود است.
کمیسیون مشترک با حضور تمام اعضا تشکیل جلسه میدهد. ایران استدلال میکند که ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته الزامی برای بهروز رسانی فناوری و اهداف پزشکی است. سایر اعضا از جمله اروپاییها تردید دارند، اما همچنان مایل به ادامه مذاکرهاند. پس از چند روز بحث و بررسی فنی، اختلافنظرها باقی میماند.
آمریکا و چند کشور اروپایی بر این باورند که ایران عمداً قصد دارد محدودیتهای برجام را نقض کند. ایران اما میگوید تا وقتی که تحریمهای بانکی لغو نشود، مجبور است اقدامات جبرانی انجام دهد.
در مرحله بعد، وزرای خارجه اعضای برجام وارد مذاکره میشوند. آمریکا بر رفع موانع بانکی تأکید دارد اما میخواهد برنامه هستهای ایران در چارچوب دقیق بازرسیهای جدید قرار گیرد.
ایران میگوید تا وقتی پول حاصل از فروش نفت آزاد نشود، به محدودیتهای سختگیرانه تن نمیدهد.
در نهایت، موضوع به هیئت داوری (Dispute Resolution Mechanism) تعیین شده در برجام ارجاع میگردد. این هیئت متشکل از حقوقدانان بینالمللی و کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. همچنان اختلافات پابرجاست و هیچ راهحل رضایتبخشی به دست نمیآید.
به دنبال شکست مذاکرات در کمیسیون و هیئت داوری، آمریکا رسماً به شورای امنیت اطلاع میدهد که ایران در حال نقض «اساسی» تعهدات برجام است. با اعلام رسمی، شمارش معکوس ۳۰ روزه برای صدور یک قطعنامه جدید بهمنظور تمدید تعلیق تحریمهای سازمان ملل آغاز میشود. در این زمان، دیپلماتها تلاش خواهند کرد که یک قطعنامه «مرضیالطرفین» تصویب کنند تا مانع از بازگشت تحریمها شوند.
ایران با روسیه و چین وارد مذاکره میشود تا در شورای امنیت به نفع ایران وارد عمل شوند. روسیه و چین نیز مایلاند توافقی حاصل شود و مانع از تشدید تنشهای منطقهای شوند.
فرانسه طرح قطعنامهای را پیشنهاد میکند که شامل ادامه تعلیق تحریمهای سازمان ملل و در عین حال تعهد ایران به عقبنشینی از غنیسازی فراتر از برجام باشد. آمریکا تهدید میکند که اگر ایران تا یک هفته آینده به تمام تعهدات خود برنگردد، این قطعنامه را وتو میکند.
مذاکرات دقیقه آخری موفق نمیشود؛ آمریکا و بریتانیا طرح فرانسه را وتو میکنند. ۳۰ روز به پایان میرسد و شورای امنیت به نتیجه جدیدی نرسیده است.
نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام میکند که با عدم تصویب قطعنامه، تمام تحریمهای پیشین شورای امنیت علیه ایران، مطابق مکانیزم ماشه، بهصورت خودکار بازمیگردد.
وزارت امور خارجه ایران اعلام میکند که به دلیل «سوءاستفاده آمریکا از ابزار شورای امنیت»، دیگر به تعهدات برجام پایبند نخواهد بود و سانتریفیوژهای نسل جدید راهاندازی میشوند. روسیه و چین با این اقدام آمریکا مخالفت میکنند و آن را غیرقانونی میدانند. اتحادیه اروپا ضمن انتقاد از تهران و واشنگتن، سعی میکند راهحلی سیاسی بیابد.
ارزش ریال در برابر دلار سقوط میکند؛ شرکتهای اروپایی و آسیایی فعالیتهای خود در ایران را متوقف میکنند. تحریمهای کشتیرانی و بیمه نفتکشها دوباره اعمال میشود.
پس از چند ماه رکود و افزایش تنش، احتمال دارد که با میانجیگری سازمان ملل یا دولتهای ثالث، ایران و آمریکا مجددا پای میز مذاکره بیایند. اما فضای بیاعتمادی بسیار عمیقتر شده است. در صورت تشدید تنش و احتمال حمله نظامی یا خرابکاری سایبری علیه تأسیسات هستهای ایران، وضعیت امنیت خاورمیانه ناپایدارتر از پیش میشود. فضای کسب و کار در ایران با بحران مواجه میشود و سرمایهگذاران خارجی و داخلی در وضعیت تعلیق مداوم قرار میگیرند.
مکانیزم ماشه یا اسنپبک در برجام یکی از مهمترین مباحث حقوقی و سیاسی سالهای اخیر بوده است. این مکانیزم در اصل قرار بود بهعنوان ابزاری برای کنترل طرفهای توافق و اطمینان از اجرای دقیق تعهدات عمل کند، اما در عمل به عاملی برای اعمال فشار حداکثری بر ایران و تشدید اختلافات میان قدرتهای جهانی تبدیل شده است.
از منظر حقوق بینالملل، مکانیزم ماشه با پیشفرض اجماعگرایی در شورای امنیت تعارض دارد و به یکی از اعضای دائم اجازه میدهد که حتی بدون حمایت اکثریت، تحریمهای سازمان ملل را بازگرداند. از نظر سیاسی نیز سوءاستفاده از این ساز و کار میتواند اعتماد به دیپلماسی چندجانبه را کاهش دهد و بحرانها را پیچیدهتر کند.
در نهایت، فارغ از جنبههای حقوقی و سیاسی، واقعیتهای ژئوپلیتیکی منطقه و روابط میان ایران و قدرتهای جهانی بیشترین سهم را در تعیین سرنوشت برجام و مکانیزم ماشه دارند. چنانکه در سناریوی فرضی بالا دیدیم، اعمال دوباره تحریمهای شورای امنیت میتواند عواقب اقتصادی، سیاسی و امنیتی گستردهای برای ایران و کل منطقه به همراه داشته باشد و مسیر دستیابی به راهحلهای دیپلماتیک را دشوارتر کند.
مکانیزم ماشه در برجام ساز و کار است که درصورت نقض «تعهدات اساسی»، تحریمهای پیشین شورای امنیت را بهسرعت برمیگرداند. این مکانیسم در قطعنامه ۲۲۳۱ گنجانده شده است و از پشتیبانی حقوقی شورا برخوردار است. امکان سوءاستفاده سیاسی از این مکانیزم بالاست و میتواند به تضعیف برجام یا حتی مرگ آن منجر شود.
تأثیر اقتصادی بازگشت تحریمها بر ایران بسیار جدی است و میتواند منجر به خروج سرمایهگذاران خارجی و کاهش ارزش پول ملی شود. استفاده از مکانیزم ماشه ممکن است موجب تنشهای منطقهای و جهانی شود و راه دیپلماسی را دشوارتر سازد.
مکانیزم ماشه، همچون شمشیری دو لبه، هم میتواند عامل حفظ انضباط در اجرای برجام باشد و هم عاملی برای فروپاشی توافق و بازگشت تحریمهای بینالمللی. نقطه تعادل در این بین، اراده سیاسی طرفهای درگیر برای رسیدن به تفاهم و پرهیز از تشدید تنش است.
منبع: بنیاد وکلا
صبح فوتبالی را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید