
در تحسین و با دست و دلبازی اغراقآمیز نوشتهاند زنان تا دقیقه آخر ایستادند و پرسپولیس را تشویق کردند، به نمایش پرسپولیس اعتراض نکردند، صدای فحاشی در ورزشگاه نپیچید.
فرشاد کاسنژاد در یادداشتی درباره حضور زنان در استادیمها نوشت: در تحسین و با دست و دلبازی اغراقآمیز نوشتهاند زنان تا دقیقه آخر ایستادند و پرسپولیس را تشویق کردند، به نمایش پرسپولیس اعتراض نکردند، صدای فحاشی در ورزشگاه نپیچید.
این تحسینِ خفقان و تمجید هیجانزدگی و سرخوشی بعد از یک عمر محرومیت است.
زنانی که بیش از ۴ دهه به دلایل واهی از تماشای فوتبال محروم بودند، بینیاز به این تحسیناند و آنچه آنها در آینده به دست میآورند، تجربهی تماشای فوتبال و واکنش به بازی بر اساس جریان بازی است، نه هیجانزدگی و شادمانی برای حضور در ورزشگاه. زنان پرسپولیس البته شعار حیا کن رها کن هم سر دادند و چنان که خیال میکنید عروسکهایی برای تشویق نبودند.
محرومیت بیش از ۴ دهه، زنان را بدون تجربهی تماشاگری روی سکوها به ورزشگاه فرستاده است. تصویر تماشاگر پرسپولیس باید هشداردهنده برای مدیران این باشگاه میشد، مدیرانی که نتوانستند پرسپولیس را در مسیر موفقیت حفظ کنند، در انتخاب مربی آشفته بودند، در حفظ ستارهها تعلل کردند و در ساخت تیم جدید ایدهای نداشتند که پرسپولیس را به امروز و فردایش امیدوار نگه دارند. شکست و تسلیم پرسپولیس در آزادی مقابل سپاهان با دو گل زودهنگام و بیبرنامه بودن در ادامهی بازی، نماد پرسپولیس جدیدی است که دیگر شباهت به سالهای گذشتهاش ندارد. قهرمانی و امید به سهمیهی لیگ نخبگان را از کف داده و چیزی از پرسپولیس دههی اخیر در آن باقی نمانده است.
فحاشی به بیرانوند بیشک مذموم و توجیهناپذیر است، اما بخشی از آنچه موج فحاشی به دروازهبان سابق پرسپولیس را ساخته بود، موقعیت و وضعیت این پرسپولیس است، و فشل بودن مدیریت آن، که بدون چند ستارهاش دیگر مدعی جام نیست. زنانی که در آزادی پرخاش و اعتراض نکردند، هنوز در تماشای فوتبال تجربهای ندارند که بدانند بدون بلندترین فریادها کسی تیم محبوبشان را سامان نمیدهد.
تحسین تماشاگران زن بابت اینکه چه زیبا تا آخرین دقیقه برای تیمشان دست زدند و هورا کشیدند، نادیده گرفتن تبعیض علیه همان زنان است که زیستهای روی سکوها ندارند، هنوز پرخاشگر و دیوانه نشدهاند. بلکه مشغول تجربهی احساسی خوشایند در ورزشگاه هستند بابت مجوزی که بدون حتی یک دلیل منطقی از آنها دریغ شده بود و هنوز هم بخشی از آن محرومیت با جداسازی سکوها یا برگزاری بازی بدون حضور مردان، یا محروم کردن دوبارهی گهگاهی زنان ادامه دارد.
خیال خام دارید اگر زنان را محو تماشای ستارهها و بیخبر از فاجعهی جاری در مدیریت و در حال کف و هورا تصور کردهاید.
منبع برترین ها